Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-05-02@15:05:12 GMT

جبهه اصلاحات «تجزیه‌طلبی بولتون» را انکار کرد!

تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۷۷۵۳۴

جبهه اصلاحات «تجزیه‌طلبی بولتون» را انکار کرد!

در این بیانیه به اصطلاح تحلیلی پس از سکوتی ۵۰ روزه در نفی هرگونه خشونت و مرزبندی با اغتشاشگران، طبق عادت شناخته شده این جریان سیاسی فرصت طلب، بار دیگر با موج سواری روی مطالبات بخشی از جامعه آمده است: «تحلیل آنچه در پنجاه روز گذشته در فضای مجازی، اعتراضات خیابانی و دانشگاهی و واکنش نهاد‌های مدنی و چهره‌ها و گروه‌ها و اقشار مختلف رخ داده نشان می‌دهد که اعتراضات، فرانسلی، فراجنسیتی، فرامنطقه‌ای، فراطبقاتی و فراقومی برای بازپس گرفتن "‌زندگی‌" است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

نویسندگان بیانیه بدون اشاره به سه دهه حضور در مناصب اجرایی و تقنینی، درباره نقش خود در «میزان نارضایتی‌های انباشته و اعتراضات» ترجیح داده‌اند سکوت کنند. آن‌ها در این بیانیه در حالی بخشی از ریشه‌های «اعتراضات» کنونی را به عدم مشارکت اکثریتِ جامعه در انتخاباتِ سا‌ل‌های ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ ارتباط داده‌اند که این جریان در هر دو دوره انتخابات پیش گفته نماینده و نمایندگان رسمی داشت و با عدم اقبال مردمی مواجه شد که البته ریشه این بی اقبالی به عملکرد دولت برآمده از اصلاحات و همچنین بی عملی اصلاح طلبان در مجلس دهم باز می‌گردد که اوج نبوغ آن‌ها به عکس یادگاری با فدریکاموگرینی مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا باز می‌گردد!

بخش دیگری از این بیانیه به این نکته پرداخته که «بحران کنونی نمی‌تواند به نقشِ زمینه‌ساز‌ها و ریشه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بی‌توجه باشد؛ حاکمیت پدرسالار و مداخله‌گر، به رسمیت نشناختن سلایق و سبک‌های مختلف زندگی شهروندان، تهی بودن عرصه سیاست از احزابی که اقشار مختلف اجتماعی را نمایندگی کنند، تبعیض‌های انباشته علیه زنان، یک دهه میانگین رشد اقتصادی «صفر»، دو برابر شدن فقر در پنج سال، تحریم‌های اقتصادی شدید و افزایشِ محاصره و انزوای ایران، تورم حدوداً ۴۰ درصدیِ چندساله، و... از جمله عوامل و زمینه‌هایی است که برای تحلیلی همه‌جانبه از وضعیتِ تأسف‌بار و اعتراضاتِ کنونی باید مورد توجه قرار گیرند.»

اکنون سؤال اساسی این است که بر فرض صحت این ادعاها، آیا همه این زمینه‌ها طی دو سال گذشته که بخش اجرایی از سوی مردم به دولتی غیرهمسو با این جریان واگذار شده، ایجاد شده و رشد کرده است؟ این جریان سیاسی تندخو و غوغا زیست از یاد برده است که طی هشت سال دولت روحانی چه رفتار‌های حذفی و بعضاً توهین آمیز با منتقدان خود داشتند؟ به گونه‌ای که برخی تا ۵۴ صفت تحقیر آمیز رئیس‌جمهور برآمده از اصلاحات را برای منتقدان فهرست کردند؟ آیا فراموش کرده‌اند که نرخ تورم در این دولت در تاریخ انقلاب اسلامی رکورد زد؟

جبهه اصلاحات ایران در جای جای بیانیه خود کوشیده است که بر این ادعای خود تأکید و پافشاری کند که آنچه طی ۵۰ روز گذشته در کشور اتفاق افتاده، صرفاً ناشی از اعتراضات انباشته شده شهروندان از اقشار مختلف است که دلایلی برای آن فهرست کرده، اما هرگز باور ندارد که طراحی و اجرای آنچه در کشور اتفاق افتاده ریشه خارجی دارد، از این رو هنگامی که به بیانیه تحلیلی مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه می‌رسد، از اینکه ردپای تروریسم رسانه‌ای خارج از کشور و همکاری برخی رسانه‌های داخلی با آن‌ها در این بیانیه افشا شده، برآشفته می‌شود و حاکمیت را به اعمال محدودیت‌های تحمیلی رسانه‌های مستقل داخلی (بخوانید همکاران داخلی اینترنشنال و بی‌بی‌سی) متهم می‌کند.

جبهه اصلاحات همچنان که همواره و در بزنگاه‌های تاریخ خود را قیم بخش بزرگی از جامعه ایرانی جا زده در این بیانیه هم ضمن دفاع از اعتراضات (اغتشاشات) خیابانی ادعا کرده: «بخش بزرگی از گروه‌های اجتماعی و سیاسی به علت نداشتن نمایندگانی در نهاد‌های حکمرانی، احساس تحقیر و دیده نشدن می‌کنند و برای انتقال و تحقق مسالمت‌آمیز خواسته‌های خود راهی جز اعتراض در کف خیابان نمی‌بینند». حال آنکه این جریان سیاسی در انتخابات سال ۸۸ با وجود مشارکت بیش از ۸۵ درصدی مردم در انتخابات ریاست جمهوری، فقط به این بهانه که خروجی این مشارکت بالا، نماینده آن‌ها نبود، بیش از هشت ماه کشور را به صحنه اغتشاشات خیابانی تبدیل کرد که حاصل آن تحمیل خسارات گسترده جانی، مالی و معنوی به مردم و کشور بود و البته پس از این فتنه همه‌جانبه بود که با اشاره برخی مدعیان اصلاح طلبی که اکنون بسیاری از آن‌ها به دامن غرب پناهنده شده‌اند، تحریم‌های همه‌جانبه علیه ملت اعمال شد، اکنون، اما این جریان سیاسی مدافع ملت، زنان و دهه هشتادی‌ها شده است!

گویی از یاد برده‌اند که نماینده آن‌ها در فتنه ۸۸ هتاکان به امام حسین (ع) در ۶ دی ماه ۸۸ را «خداجو» نامید! بنابراین بدیهی است که اکنون هم اغتشاشگران تسلیح شده در برخی کشور‌های همسایه را معترض بنامند و صف آرایی گروهک‌های تروریستی کومله، دموکرات، نفاق و پسمانده‌های سلطنت طلبی را نبینند.

بخش دیگری از بیانیه اصلاح طلبان ناظر به طرح مطالبات یک‌طرفه از حاکمیت است، بی آنکه برای حاکمیت حقی قائل باشد: «حاکمیت می‌بایست حق اعتراض و بیان خواسته‌های مسالمت‌آمیز گروه‌های مطالبه‌گر مردم را، "در عمل‌" به رسمیت بشناسد و با نهایت رواداری با آنان مواجه شود و برای تأمین امنیت، از اعمال خشونت پرهیز کند....»، اما درباره وظایف شهروندان در قبال حاکمیت و قانون سکوت می‌کند. اگرچه تصریح می‌کند: «مخالف صریحِ اعمال هر نوع خشونت از جانب تمامی طرف‌ها» ست، اما می‌کوشد در دایره این خشونت پا را فراتر از مرز‌ها نگذارد و همچنان آن را در بستر یک اعتراض اجتماعی و سیاسی توصیف کند. همین عینک سیاسی است که باعث می‌شود آن‌ها انگاره‌های ذهنی خود را به عنوان تحلیل به مخاطب عرضه کنند. درباره درگذشت مهسا امینی بدون هیچ تحقیق و مستندی انگشت اتهام را به سوی مأموران انتظامی نشانه می‌روند، اما در حادثه تروریستی شاهچراغ درباره منشأ تروریستی بودن آن و اینکه اقدام عناصر گروهک تکفیری داعش بوده، تردید می‌کنند. آن‌ها در این تحلیل حتی از جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دولت ترامپ هم جا ماندند!

منبع: روزنامه جوان

منبع: فردا

کلیدواژه: اغتشاشگران جبهه اصلاحات ایران ماهیت اغتشاشات جریان سیاسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۷۷۵۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جنبش دانشجویی آمریکا اراده لازم برای تغییر را دارد

به گزارش قدس آنلاین، جنبش اعتراضی «همبستگی با مردم غزه» این بار نه از کف خیابان‌های آمریکا و نه توسط گروه‌های سیاسی، بلکه توسط دانشجویان رهبری شد.

اعتراضات که از دانشگاه کلمبیای نیویورک آغاز شد روز به روز گسترش یافت و امروز نه‌ تنها بسیاری از دانشگاه‌های آمریکا با این جنبش همراه شده‌اند که صدای آن از مرزهای این کشور فراتر رفته است. دانشگاه کلمبیای نیویورک یکی از پیشگامان تحرکات دانشجویی در آمریکا محسوب می‌شود و سابقه درخشانی در خیزش‌های دانشجویی از محکومیت آپارتاید در آفریقای جنوبی تا جنگ کنونی اسرائیل در غزه داشته است.

پروفسور «رادنی شکسپیر» تحلیلگر و کارشناس امور سیاسی اقتصادی انگلیس و اتحادیه اروپا در گفت‌وگو با قدس به پرسش‌ها درزمینه خیزش این روزهای دانشگاهیان در آمریکا و سایر کشورها در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی و در دفاع از آرمان فلسطین پاسخ گفته است که در ادامه می‌خوانید.

شکسپیر استاد دانشگاه کمبریج و یک وکیل مجرب بریتانیایی، به‌ویژه برای کنفرانس‌هایش در مورد پول، اقتصاد واقعی و عدالت اجتماعی و اقتصادی شناخته شده است. وی دانش‌آموخته دانشکده داونینگ کمبریج انگلیس است، کتاب‌های بسیاری را در حوزه تئوری‌های اقتصادی و نیز امور ایران، بحرین و سوریه نوشته و از چهره‌های رسانه‌ای ضدامپریالیسم و ضدصهیونیستی مطرح بین‌المللی به شمار می‌آید. 

تحلیل کلی شما در مورد ماهیت جنبش دانشجویی در حمایت از غزه و خاستگاه این جنبش چیست؟ معترضان چه می‌خواهند؟ 
باید بگویم پایه و اساس جنبش دانشجویی کنونی مبارزه با بی‌عدالتی در قبال فلسطین و مردم غزه است؛ درواقع این خیزش خواستار بایکوت و تحریم رژیم صهیونیستی است که البته به واسطه جنایات این رژیم و بی‌عدالتی بزرگ در قبال فلسطین به وجود آمده است.

البته در خیزش کنونی دانشگاهیان، اماکن مقدس نیز دخیل هستند؛ این یک اعتراض به بی‌عدالتی در قبال مردمی مظلوم است و از این حیث جنبش کنونی به یک جنبش مذهبی شباهت دارد. وجه تشابه دیگر این جنبش با جنبش‌های مذهبی این مسئله است که دانشجویان عنوان کرده‌اند تا زمانی که عدالت محقق نشود، دست از اعتراض برنخواهند داشت. این خواسته به این معناست که مطالبه آن‌ها فراتر از زندگی افراد ادامه خواهد یافت و تحقق عدالت برای آن‌ها یعنی مردم فلسطین آزادانه در سرزمین خود زندگی کنند.

اعتراضات تا چه حد برایند شکاف نسل‌ها در غرب است؟ حضور فرزندان سیاستمداران در تجمعات چه معنایی دارد؟ 
پیش از این برخی تصور می‌کردند شرکت‌کنندگان در این‌گونه تظاهرات‌ها مسلمانان، مهاجران، رنگین‌پوستان و سوسیالیست‌ها هستند، اما امروز شاهد حضور فرزندان مقامات آمریکایی در تجمعات حامیان فلسطین هستیم. تصور می‌کنم این اعتراضات به این معنی است که نسل جوان در حال مبارزه است و اراده لازم برای رسیدن به پیروزی را دارد. والدین آن‌ها با دروغ و تبلیغات مستمر، ذهن آن‌ها را خراب کرده‌اند. قابل توجه است که بسیاری از معترضان پیشرو در این تجمعات، یهودیان هستند و این در مورد اعتراضات در محکومیت آپارتاید آفریقای جنوبی نیز درست بود؛ فرزندان مقامات بلندپایه آمریکایی احتمالاً به‌خوبی آگاه و تحصیلکرده هستند و هیچ چیز تعجب‌آوری در مورد مشارکت آن‌ها وجود ندارد.  این یک دخالت بسیار مهم است و در نهایت تعیین‌کننده خواهد بود.

جنبش در رسیدن به مطالباتش تا کجا پیش خواهد رفت؟ برخی جنبش دانشجویی اخیر آمریکا را با جنبش‌های دهه ۷۰-۱۹۶۰ در مخالفت با جنگ ویتنام مقایسه می‌کنند. تاریخ تکرار خواهد شد؟
مارک تواین می‌گوید «تاریخ هرگز تکرار نمی‌شود، اما اغلب هم‌قافیه می‌شود» با این بیان تاریخ ممکن است به موازات آنچه در تظاهرات علیه جنگ ویتنام سراغ داریم، تکرار شود. در سال۱۹۷۰ دانشجویان دانشگاه ایالتی کِنْت آمریکا به دلیل اعتراض به جنگ در ویتنام به گلوله بسته شدند. متأسفانه، تک‌تیراندازها در حال حاضر روی پشت‌بام دانشگاه‌های آمریکا موضع گرفته‌اند. صورت مسئله هر دو رویداد، نسل‌کشی است؛ نسل‌کشی که با حمایت کل طبقه سیاسی غرب در جریان است. بی‌شک این جنبش روز به روز تشدید خواهد شد و به کشورهای دیگر گسترش خواهد یافت.

دلیل برخورد پلیسی و خشن با اعتراضات دانشجویی در آمریکا چیست؟ 
طبقه سیاسی ایالات متحده کاملاً توسط ترکیبی از نفوذ صهیونیست‌ها و منافع هلدینگ‌های نظامی-صنعتی کنترل می‌شود؛ خب در این شرایط چه انتظار دیگری می‌توان داشت؟ علاوه بر این، نظام سیاسی آمریکا همواره مانع ظهور موفق یک نامزد ضدجنگ شده است و با کنش‌های ضدجنگ به‌شدت برخورد کرده است؛ اگر بگویم در حاشیه نشست‌های سیاسی -انتخاباتی دموکرات‌ها در پاییز امسال احتمال کشته شدن معترضان به نسل‌کشی در فلسطین وجود دارد، حرف نامربوطی نزده‌ام.

این تجمعات چقدر می‌تواند بر تصمیمات مقامات آمریکا در مورد عدم حمایت کورکورانه و بی‌چون و چرا از اسرائیل تأثیر بگذارد؟ 
هنگامی که فرزندان مقامات بلندپایه یعنی کودکانی که از یک پیشینه نخبگانی برخوردارند درگیر ماجرا شوند، نویددهنده این واقعیت است که موفقیت در طولانی‌مدت اجتناب‌ناپذیر شده است.

جنبش‌های رادیکال موفق نمی‌شوند، مگر اینکه توسط افراد پرانرژی با پیشینه طبقه متوسط (حتی بالاتر) رهبری شوند. چرا که مردم عادی باید زمان و انرژی خود را در نبردهای روزانه صرف بقای خود کنند، در حالی که افرادی که دارای پیشینه‌های مرفه‌تر هستند، طبیعتاً قادر به درک راه حل‌های جدید هستند و منابع مادی برای امکان مشارکت در جنبش‌های اعتراضی و غیره را دارند.

در نهایت یک نکته مهم درباره جنگ غزه که نباید از آن غافل شویم این است که در گفت‌وگوها و مذاکرات در مورد برقراری آتش‌بس فوری در غزه، نباید ۷هزار زندانی فلسطینی را که در زندان‌های اسرائیل نگهداری می‌شوند و مرتکب هیچ اشتباهی نشده‌اند، نادیده بگیریم و این واقعیت‌هایی است که در کنار اعتراضات دانشجویی قطعاً نظر مقامات آمریکایی را به خود جلب خواهد کرد.

سیداحمد موسوی

دیگر خبرها

  • مجری جنجالی صداوسیما به اصلاح‌طلب و اصولگرا رحم نکرد: حرامید! +تصویر
  • شهید مطهری برای نخبگان فکری جبهه انقلاب یک اسوه تمام عیار است
  • مجری صداوسیما: اصلاح طلبی نطفه‌اش حرام است و اصولگرایی لقمه‌اش!
  • جنبش دانشجویی آمریکا اراده لازم برای تغییر را دارد
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • باکو ادعای فرانسه درباره حمایت از تجزیه طلبان را رد کرد
  • خشونت بی‌منطق علیه حق‌طلبی دانشجویان آمریکا دردی از ظالمان دوا نمی‌کند
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان مقابل جنجال مهدی نصیری /براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • اعتراضات دانشجویان طرفدار فلسطین، تهدیدی برای یهودیان نیست